میهن پرستان ایران فریادهای مکرر اینجانب در طول سال‌های گذشته در لابلای غوغای رسانه هایی که به تبلیغ رهبران سرسپرده و بی عرضه میپرداختند و در بی تفاوتی مردم سر در گم شنیده نشد. باکمال تاسف هرآنچه را فریاد زدم و مردم را به مبارزه علیه آن دعوت نمودم رخ داد از جمله در مصاحبه ای که سه سال پیش در رادیو تصویری بین المللی فرانسه انجام دادم جنگ اسراییل علیه ایران را قطعی و اجتناب ناپذیر اعلام نمودم و تنها راه جلوگیری از آن را قیام ملی توسط مردم ایران دانستم حیف و صد حیف که گوش شنوایی نبود. نه فقط سه سال پیش بعلت تنش های فزاینده بین جمهوری اسلامی و اسراییل وقوع جنگ را اجتناب ناپذیر دانستم بلکه در ۱۳۹۰ در زندان اوین سرودم: هموطن یک جنگ دیگر در ره است آنچه را باید بگویم من به سلطان گفته ام نی برای خاطر او بهر ایران گفته ام گرچه مشکل مینمود اول که گویم با فقیه با کلامی ساده و بس سهل و آسان گفته ام گفته ام آخر به این ملت خیانت بهر چیست این سخن را هم من از آیین قرآن گفته ام گفته بودم خاک ایران را مده در دست باد این سخن را هم به حکم عقل و برهان گفته ام پاسخ رایم چه شد کهریزک و سرنیزه نیست این سخن را تا دهم من شرح هجران گفته ام گفته بودم پند گیر از سرنوشت بن علی نکته ای زآرامش ما قبل طوفان گفته ام واقعیت ها چو پنهان کرده اند از چشم او تا حقایق را بر او سازم نمایان گفته ام گاه از غارتگری با دست نزدیکان او گه ز مسئولان بی تدبیر و نادان گفته ام نی فقط سلطان فعلی را نصیحت کرده ام بلکه صدها نکته با پیر جماران گفته ام گفته ام خودکامگی بنگر که دستآورد اوست بهر روشن کردن ذهن جوانان گفته ام جنگ ما جز حاصل خودخواهی آقا نبود این سخن گه آشکارا گاه پنهان گفته ام بر سر تحریم با دنیا هماهنگ است و من علتش را موضع شیخ خراسان گفته ام آنچه دلسوزان کشور اندکی گویند از آن اهل دانش آگه است آنرا فراوان گفته ام جنگی دیگر در ره است از بهر بمب هسته ای این سخن را من به هر گبر و مسلمان گفته ام شعله دارد شهرت افشای اسرار نهان آنچه را باید بگویم لخت و عریان گفته ام آری سرودم و بارها آن را در برنامه های تلوزیونی برای هشدار به شما خواندم. هزار بار گفتم صدای شکستن استخوانهای جمهوری اسلامی را شنیده ام و هزار و یک بار گفتم کشور در آستانه فروپاشی و شما ملت بزرگ در معرض اتخاذ یک تصمیم تاریخی هستید ولی شنیده نشد. در ۱۳۸۱/۹/۱۴ یعنی ۲۳ پیش با انتشار نامه ای سرگشاده در داخل کشور ضمن اعلان غیرقانونی بودن رهبری علی خامنه ای به دلیل فقدان شرایط قانونی ، سیاستهای داخلی و خارجی وی را بویژه سیاست امریکا ستیز و اسراییل ستیز و فلسطین محور وی را به چالش کشیدم و خواهان کناره گیری او از قدرت شدم که منجر به بازداشت و شکنجه و اخراجم از دانشگاه پس از ۲۸ سال (تدریس حقوق بین الملل در دانشگاه شیراز و علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران) گردید هیچکس متوجه فاجعه نشد حتی دانشجویانم اعتراض نکردند و استادان هم ندانستند که نوبت آنها هم میرسد و باید منتظر مداحان در مقام استادی دانشگاه بمانند. پس از تحمل حبس ها و شکنجه با ملاحظه بی لیاقتی دولت و مجلس که حتی قادر به حفظ حقوق ایران در دریای خزر نبودند با انتشار کلیپی خطاب به شما ملت بزرگ در ۱۳۹۷/۵/۲۶ اعلام کردم با تاسی به پیشوای نهضت ملی دکتر مصدق بزرگ فردا از جلو خانه ملت پرچم مبارزه شما ملت بزرگ ایران را بدست خواهم گرفت و به وعده خود عمل نمودم و از جلو مجلس روانه زندان فشافویه شدم. با واکاوی قیامهای ناموفق شما در ربع قرن اخیر چون ناکامی در قیامها را در فقدان برنامه و نقشه راه و فقدان رهبری و فقدان نظم و دیسیپلین و فقدان همبستگی ملی تشخیص دادم در ۱۳۹۹/۸/۱۰منشور راه سوم -راه نجات ایران را بعنوان طرح و نقشه راه تدوین ومنتشر نمودم تا به آشفتگی مبارزات شما سامان دهم و با رد توهم اصلاحات سرنگونی جمهوری اسلامی را نه حتی یک انتخاب که یک الزام دانستم و شامل ۴ مرحله بشرح زیر میباشد : ۱ – سرنگونی رژیم با استراتژی مبارزه خشونت پرهیز که در آن بمثابه یک جنگ تمام عیار همه سازوکارهای جنگی مانند وحدت فرماندهی، نظم ودیسیپلین ،استراتژی ،تاکتیک ،لجستیک و غیره باید رعایت شود و دفاع مشروع را که ذاتا اقدام پیشدستانه میباشد مورد تاکید قرار داده ام. ۲ – با توجه به خشم و نفرت انباشت شده مردم و احتمال خلا قدرت و ناامنی و هرج و مرج و انتقام گیری که میتواند به جنگ داخلی و تجزیه کشور منجر شود بویژه که این توطئه در دستور کار متجاوزین قرار دارد دولت موقت را پیش بینی نموده که زیر نظر شورای انقلاب ملی ایران ضمن اداره کشور چند کارویژه را بعهده گیرد از جمله برگزاری رفراندوم شکل حکومت و انتخابات مجلس موسسان بمنظور تدوین قانون اساسی و رفراندوم همان قانون اساسی و در صورت تصویب آن توسط مردم تشکیل نهادهای حاکمیتی طبق آن و تحویل قدرت به دولت غیر موقت منتخب مردم که همه این امور را در مدت یکسال باید اجرا نماید. ۳ – نظام آینده عرفی و سکولار و استقلال دین از دولت و دموکراتیک و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و تنها خط قرمز آن منافع ملی خواهد بود که با پیام صلح و دوستی به جهان از طریق رقابت و همکاری تامین میگردد. ۴ – با توجه به تجربه بازتولید استبداد و دیکتاتوری ایجاد سیستم عدم تمرکز به معنی توزیع عادلانه جغرافیایی و انسانی قدرت و ثروت از یکسو و از دیگرسو ایجاد سازمان های فراگیر دموکراتیک مثل دادگستری مستقل و سالم و پارلمان قوی برآمده از آرای سالم ،رقابتی ،آزاد و عادلانه مردم و آزادی احزاب ،انجمن‌ها ،اتحادیه ها و سندیکاها و نیز آزادی بیان و رسانه از بازتولید استبداد جلوگیری خواهد کرد. تاکتیک عملیاتی اعتصابات عمومی و نافرمانی مدنی خواهد بود که با توجه به ورشکستگی مالی و اقتصادی حکومت و ناکارآمدی آن موثرتر میباشد و خطر سرکوب را به حد اقل ممکن کاهش میدهد در این راستا اعلام نمودم چنانچه ملت بزرگ ایران فقط به مدت ۹۹ روز دست به اعتصابات سراسری و نیز نافرمانی مدنی بزنند روز صدم این خدمتگزار خود را در دل ایران خواهند یافت ولی این پیام نیز شنیده نشد. در ۱۴۰۰/۴/۱۶ یعنی بیش از یکسال قبل از وقوع قیام زن،زندگی ،آزادی طی بیانیه ای تحت عنوان : “نامه سرگشاده دیگری از قاسم شعله سعدی به مهندس حجه الاسلام علی خامنه ای” نوشتم :انقلاب سکولار دموکراتیک ملت ما آغاز شده صدای آن را میشنوید؟! و گفتم شرایط کشور شبیه سال ۵۷ بلکه پاییز آن سال است و انقلاب نه تنها آغاز بلکه وارد مرحله اعتلای خود شده و دو گزینه انتقال قدرت به مردم از طریق مصالحه یا محاکمه را به وی پیشنهاد کردم و فقط بفاصله ۹ روز از انتشار آن قیام مردم سلحشور خوزستان آغاز و به اصفهان گسترش یافت و با قیام دیگر اقشار مانند معلمین و بازنشستگان ادامه یافت و با قتل مظلومانه مهسا امینی به نقطه اوج رسید و قیام زن ،زندگی ،آزادی را رقم زد که متاسفانه آقای رضا پهلوی و همراهان آماتور و غیر سیاسیش که از دانشگاه جرج تاون با امضای منشور خفت بار همبستگی و سازماندهی خیز برداشت تا رهبری آن را تصاحب نماید و اتوبوس مجانی ای را که قرار بود به تهران هدایت کند سر از تل آویو در آورد و پس از دیدار و توافق با نتانیاهو نمایندگان مجلس اسراییل نسخه تجزیه آذربایجان از ایران را منتشر نمودند انقلاب شما به حاشیه رفت . با مشاهده بن بست دوسره تسلیم بی قید و شرط و خطر جنگ که نتیجه حکمرانی نابخردانه رهبر منعزل و زیاده خواهی اسراییل و آمریکا میباشد که هر دو گزینه فروپاشی کشور را به دنبال خواهد داشت و با عنایت به سرعت تحولات شما را به قیامی ملی به قید ضرورت و فوریت دعوت نمودم که مقبول نیافتاد . با توجه به تحلیل دقیقی که از وضعیت داشتم و شرایط اضطراری و فوق خطرناک کنونی را پیش بینی کرده بودم علیرغم سرگشتگی اپوزیسیونی که بخشی از آن رسما تن به مزدوری دشمن داده و بخشی که میتوان آن را اپوزیسیون خجالتی و دو دوره باز نامید وسط ماجرا ایستاده و در انتظار نتیجه تجاوزات دشمن به ایران از محکوم کردن متجاوزین امتناع نموده تا خاطر ترامپ و شارمر و نتانیاهو را آزرده ننماید و جمعی فاقد تحلیل دقیق و متفرق و عده ای بدون درک سرعت تحولات در تکاپوی برگزاری سمینار و کنفرانس و کنگره هستند تا در فرایند آن گروهی که حتی جرات انتشار بیوگرافی و رزومه خود ندارند!!!! را بعنوان رهبران انقلاب شما تعیین و معرفی نمایند، بحکم مسئولیت ملی و اخلاقی و انسانی و بعنوان یک اقدام احتیاطی از چند ماه قبل پیشنهاد تشکیل شورای انقلاب ملی ایران را مطرح نمودم که تا کنون پیامهای مختلف آن شورا به اطلاع شما رسیده است. از سویی قراین و نشانه ها حاکی از تکرار تجاوزات اسراییل و ایالات متحده به کشورمان میباشد که در صورت وقوع زیرساختهای مملکت مانند صنایع و مراکز نفتی و پتروشیمی نیروگاه ها و بنادر و غیره هم مورد تهاجم قرار خواهند گرفت. ایران بمثابه کودکی است که یک مادر واقعی دارد که شما ملت بزرگ هستید و حاضرید جان خود را برای حفظ فرزندتان این سرزمین اهورایی قربانی کنید و چندین نامادری که نگران تکه پاره شدن او نیستند که عبارتند از جمهوری اسلام و اپوزیسیون مزدور و خجالتی و ترامپ و نتانیاهو …… اینک در واپسین دم پیش از وقوع فاجعه شما ملت بزرگ را به اعلان حمایت از شورای انقلاب ملی ایران فرا میخوانم تا با کمک شما از تسلیم بی قید و شرط و جنگ ،ایران عزیز را در این پیچ تند تاریخی از سقوط و فروپاشی نجات دهیم.
سرافراز ملت ایران پاینده ایران
قاسم شعله سعدی
۱۴۰۴/۵/۱۳