هشدار ویژه به ملت بپاخاسته
ملت بپاخاسته ایران ۱۰۲سال پیش در چنین روزی یعنی سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان فرمانده قشون قزاق روسیه با حمایت انگلستان به تهران لشکر کشید و با اعلام “من حکم میکنم ” از طریق کودتایی “روسی -انگلیسی “زمام امور کشور را در دست گرفت و در ۱۳۲۰ همان دولتهایی که او را به ملت ما تحمیل نموده بودند از او خلع ید، و وی را به جزیره موریس در آفریقای جنوبی تبعید و پسرش محمد رضا را جانشین او کردند و ۱۲ سال بعد یعنی ۲۸ مرداد۱۳۳۲ با تبانی روحانیت و اعلیحضرت همایونی در راستای طرح آژاکس با کودتایی دیگر دولت ملی شما به رهبری دکتر مصدق را سرنگون و یک ربع قرن دیگر پس از آن هم از دیکتاتوری محمد رضا شاه حمایت نمودند و در ۱۳۵۷ که تاریخ مصرف آن منقضی شده بود و شرایط دوران جنگ سرد و حساسیت ایران با بیش از ۲۰۰۰کیلومتر مرز مشترک با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ایجاب میکرد که “حکومتی دینی “در مقابل “پرده آهنین “در ایران بر سر کار آید ،خمینی مرتجع و جنایتکار را که در “آب نمک “خوابانده بودند با اعجاز رسانه ای در قامت آزادیخواهی تمام عیار و ترقیخواهی تمام قد ،به ما معرفی و در جزیره گوادلوپ با اعلام عدم حمایت از شاه ،خمینی را به قدرت رساندند و نزدیک نیم قرن دیگر ما را در فلاکت و استبداد و عقب ماندگی نگه داشتند و اکنون که ملت استبدادزده ما انقلاب نوین خود را با نام زن ،زندگی ،آزادی آغاز نموده مجددا بیگانگان خواب هایی برایمان دیده اند و با اعجاز رسانه ای ،فرزند شاه مخلوع و تنی چند از روزنامه نگاران و هنرمندان و ورزشکاران را در قامت قهرمانان بلامنازع کشور تبلیغ مینمایند که البته در جایگاه خود در روزنامه نگاری و هنری و ورزشی قابل احترام میباشند ولی آیا از سیاست چیزی میدانند ؟و سابقه ای در مبارزه وقابلیتی در مدیریت وضعیت “انقلابی-جنگی” کشور را دارند؟
از سویی این رسانه ها غوغا راه میاندازند که این چند نفر قهرمانان ملت هستند و در تلاشند تا دولتهای غربی را به حمایت عملی از انقلاب ملی ایران ترغیب نمایند در حالیکه سیاست و رفتار آن دولتها در چارچوب منافع کشور متبوعشان جاری می شود نه احساسات دیگران .برای نمونه علیرغم تصویب قطعنامه توسط پارلمان اروپا جهت درج نام سپاه پاسداران در فهرست سازمان های تروریستی و حضور گسترده ایرانیان خارج از کشور در مقر اتحادیه اروپا در بروکسل ،ژوزپ بورل مسئول سیاست خارجی این اتحادیه قطعنامه پارلمان اروپا را غیر قابل اجرا دانست . واقعیت این است که پذیرش بعضی از اعضای این گروه توسط پاره ای از مقامات غرب و استفاده ابزاری از آنها برای ترساندن جمهوری نکبت اسلامی بود تا آن را به عقب نشینی از زیاده خواهی های خود در رابطه با احیای “مرحوم “برجام وادار کنند و جمهوری نکبت هم که دست غربی ها را خوانده و میداند که از نظر امنیتی بسیار آسیب پذیر میباشند برای آنها “خط و نشان “میکشد و اورانیوم ۸۴ در صدی (راست یا دروغ) را “درز “میدهد و آنها را به اقدامات تروریستی البته با ادبیات دیپلماتیک تهدید میکند و لاجرم غرب جا میزند (خاطرات Hubert védrine وزیر خارجه اسبق فرانسه و ادعای امروز روزنامه دیلی تلگرام لندن مبنی بر فشار دولت امریکا بر دولت ریشی سوناک برای عدم درج سپاه در فهرست سازمان های تروریستی ) و امیدهای واهی که این به اصطلاح قهرمانان و رسانه های پشتیبانشان ایجاد کرده اند به یاس و سرخوردگی بدل میشوند البته ملت ما می تواند از این سرخوردگی ها بیاموزد که اگر میخواهد از نکبت جمهوری اسلامی خود را نجات دهد فقط و فقط باید روی خود حساب کند آنهم حسابی خردمندانه و هوشیارانه بویژه با عبرت از تجارب گذشته خود که علیرغم تحمل هزینه های گزاف به اهداف خود نرسیده است.
آیا پس از ۱۰۲ سال باز هم بیگانگان باید برای ما تعیین تکلیف کنند؟ آیا ملت ما به چنان بلوغ سیاسی ای رسیده است که بداند :
۱- وضعیت کشور انقلابی-جنگی میباشد زیرا انقلاب را خود ملت آغاز کرده و جنگ را رهبر منعزل به ملت تحمیل نموده است.
۲- دولتهای خارج خواهان براندازی جمهوری نکبت اسلامی نیستند زیرا در پرتو “ایران هراسی “میتوانند قراردادهای ترلیون دلاری با کشورهای منطقه منعقد کنند و لاجرم برای براندازی رژیم هیچ کمکی به ملت ما نخواهند کرد.
۳- حتی اسرائیل خواهان براندازی این جمهوری نکبت اسلامی نیست زیرا از یکسو با امنیتی کردن فضای اسرائیل تندروهای حاکم قدرت را کماکان در اختیار خواهند داشت و از دیگر سو کشورهای عرب را بخود نزدیک و حتی متحد میکنند .
۴- رهبر منعزل که جنگی ترکیبی و تمام عیار به ملت تحمیل کرده بدقت آن را فرماندهی میکند.
۵- متقابلا جبهه مردمی جنگ و انقلاب باید بدقت مدیریت شود و مدیریت وضعیت انقلابی-جنگی نیازمند مدیران دارای لیاقت و ظرفیت و شجاعت و اعتبار کافی میباشد .
۶- فقط از طریق مبارزه در داخل کشور امکان سرنگونی جمهوری نکبت اسلامی میسر است و غوغاسالاری های خارج از کشور و تظاهراتهایی که تا کنون برپا شده حد اکثر میتواند افکار عمومی را متاثر نماید.
۷- اما تناقض و پارادوکس هم در همین نکته میباشد که اگرچه مبارزات میدانی داخل کشور تعیین کننده پیروزی انقلاب خواهد بود ولی مدیران داخل کشور در معرض ترور اعدام یا زندان می باشند که جبهه مردمی انقلاب و جنگ بدون مدیریت بماند و از پیروزی آن جلوگیری شود.
۸- بناچار مدیریت وضعیت انقلابی-جنگی باید خارج از دسترس و تیررس حکومت نکبت باشد و مساله این است که چهره های واقعی اپوزیسیون از رسانه های پر مخاطب محروم میباشند بنابراین یا خود مردم همانند سال ۱۳۵۷ سرسختانه در جستجوی برنامه های پیشنهادی اپوزیسیون واقعی باشند و با دل و جان آن را اجرا کنند و یا برای راه اندازی یک شبکه بزرگ اطلاع رسانی تحت عنوان صدای انقلاب ملی ایران یاری نمایند در غیر این صورت و در صورت امید بستن به افرادی که توسط رسانه ها و سازمانهای بیگانه مطرح و تبلیغ میشوند شما را به ناکجاآباد خواهند برد .
۹- اکنون که هیچکس راه حلی ارائه نمیدهد و اصلاحطلبان به رهبر منعزل دخیل بسته اند و بدون ارائه راه حل از خدا میخواهند که دری بگشاید و دولت هم بعدها متوسل میشود چاره جز سرنگونی جمهوری نکبت اسلامی نیست .
۱۰- پیشنهاد ما این است که ایرانیان جوان با الگو برداری از “ترکان جوان “بخود سامان دهند و از بسردی گرائیدن انقلاب جلوگیری نمایند و یکروز بمدت ۲ ساعت بصورت نمادین اعتراض آرام برگزار و سپس با اعتصابات گسترده و نافرمانی مدنی نامحدود از طریق قطع همه شریانهای مالی و اقتصادی رژیم که خود دچار ورشکستگی مالی و اقتصادی میباشد آن را زمینگیر کند .
۱۱-جمهوری نکبت اسلامی در ضعیفترین موقعیت خود در ۴۴ سال عمر ننگین خویش است و افزایش بهای دلار به پنجاه هزار تومان به تنهایی دلیل این ضعف و فتور میباشد و نیازی به تحلیل های علمی اقتصاددانان و جامعه شناسان نیست پس باید با اغتنام از ضعف بی سابقه رژیم نکبت از طریق اعتصابات سراسری برنامه ریزی شده و نافرمانی مدنی مدیریت شده کار را تمام کنیم .
درنگ جایز نیست پیش بسوی تشکیل جنبش “ایرانیان جوان ” و اعتصاب و نافرمانی مدنی.
سرافراز ملت ایران
پاینده ایران
جنبشهای
راه سوم -راه نجات ایران
جنبش وحدت ملی ایرانیان
جنبش ایرانبانان
جنبش کهنه سربازان
جنبش گردآفرینان ایران زمین
جنبش پاینده سرزمین پارس
حزب جمهوریخواه دموکراتیک آرمانگرا
۱۴۰۰/۱۲/۳