اعلان خطر ملت بزرگ و نیروهای مسلح ملی ایران خطراتی که از داخل توسط حکومت نامشروع و ناکارآمد و ورشکستگی عمومی کشور و از خارج احتمال آغاز مرحله دوم تهاجم نظامی و تحریمهای کمرشکن ، موجودیت ایران عزیز را تهدید مینماید چنان روشن و قابل لمس میباشد که برای اثبات آن نیازی به اقامه دلیل نیست بنابراین نکاتی را به استحضار میرسانیم: ۱ – همانگونه که انتظار برگزاری ششمین دور مذاکرات غیر مستقیم ایران و ایالات متحده که قرار بود در عمان در ۲۵ خرداد انجام شود موجب “تغافل” گردید و امکان تجاوز “غافلگیرانه ” اسراییل را داد، تمرکز بر بحران “ونزوئلا “میتواند موجب تغافل مجدد گردد بنابراین “آماده باش” نیروهای مسلح ملی در این وضعیت سرنوشت ساز “ضرورتی اجتناب ناپذیر ” میباشد. ۲ – بی اعتمادی کامل ملی نسبت به حکومت و از جمله دستگاه قضا را میتوان در “تحسین “مردم یاسوج نسبت به قاتل پزشک هنگام اعدام وی و نیز “مجازات متهم به تجاوز” به کودکی توسط خانواده آن کودک در تبریز مشاهده نمود. ۳ – آخرین نمونه فساد سیستماتیک ،عریان ،نهادینه و گسترده که در “چای دبش “و “برنج دبش “و “بانک آینده” و غیره مثل غارتگری های “موسسات مالی و اعتباری” نه از طریق مجازات غارتگران و استرداد اموال غارت شده که از بیت المال مردم پرداخت شد مرزهای “فساد” را نه در ایران که در تاریخ جهان جابجا نمود. ۴ – احساسات میهن دوستانه مردم در شرایط جنگی به حکومت نامشروع و دولت ناتوان امکان افزایش “مزورانه قیمت بنزین ” را داد بنحوی که با اطمینان از “عدم اعتراض و قیام مردم ” نسبت به افزایش بهای بنزین ، زمزمه ابلاغ و اجرای قانون بایگانی شده معروف به “حجاب و عفاف” بدستور رهبر منعزل بگوش میرسد و زمینه مرحله جدیدی از “آتش به اختیاری” ذوب شدگان در ولایت نامشروع را آماده میکند. ۵ – از یکسو کشف “توطئه سیم کارتهای سفید” از جنایت رژیم در خصوص ایجاد اپوزیسیونهای “دست ساز” حکومت پرده برداشت و از سوی دیگر رسوایی اپوزیسیون وابسته با “اسراییل و آمریکا” مانند رضاپهلوی که علاوه بر اظهارات خود وی در برنامه بی بی سی انگلیسی ، توسط روزنامه اسراییلی “ها آرتص ” نیز افشا گردید به ملت بزرگ ایران امکان تشخیص سریع اپوزیسیون “واقعی “و طرد “خائنین و مزدوران” بیگانه را داده تا به یاری اپوزیسیون واقعی در موقعیت ویژه کنونی بشتابند. ۶ – اگر وضعیت ایران شبیه زمان تهاجم محمود هوتکی و یا اشغال کشور در جریان جنگهای اول و دوم جهانی و انحطاط عمومی و فترت حکومت و یا پس از ملی کردن صنعت نفت و اخراج عوامل انگلیس توسط دکتر مصدق و تحمیل تحریمهای سنگین به ایران میباشد که از خاکستر آن آتشها قهرمانانی مانند “نادر شاه و دکتر مصدق ” ققنوس وار به پرواز در آمدند امروز نیز آسمان ایران در انتظار پرواز ققنوس وار قهرمانان خویش است. ۷ – نیروهای مسلح ملی که در هر حال مسئول “دفاع از مملکت و تمامیت ارضی کشور ” میباشند بدون کسب اعتبار ملی و احترام مردمی از “اقتدار” کافی برای انجام ماموریت خود برخوردار نخواهند بود و در صورت سرنگونی حکومت چه از طریق “تهاجم خارجی” و چه از طریق “قیام مردمی ” بازنده اصلی نیروهای مسلح میباشند بنابراین “پیوند متقابل نیروهای مسلح ملی و مردم” نه تنها احتمال جلوگیری از تهاجم بیگانگان را کاهش میدهد و حتی منتفی میکند بلکه میتواند حکومت را به انتقال قدرت به مردم از طریق “مصالحه “ترغیب نماید که از هرگونه آسیب به منابع انسانی و مادی کشور جلوگیری شود و آینده سرافرازانه نیروهای مسلح ملی را تضمین نماید. ۸ – از یک طرف با توجه به بطلان ولایت و انعزال علی خامنه ای از “رهبری و فرماندهی کل قوا” و از سوی دیگر “لزوم استحکام ساختار نیروهای مسلح ملی” بویژه در شرایط “جنگی “فعلی این شورا پیشاپیش کلیه فرماندهان نیروهای مسلح ملی را در “سمتهای فرماندهی “خود ابقا نموده تا با برخورداری از “اعتبار ملی” وظایف محوله را انجام دهد. ۹ – بر اساس همه شاخص های علمی و تجربی نه تنها وضعیت انقلابی در ایران برقرار است بلکه حتی از موقعیت موضع گیری مورخ ۱۳۵۶/۱۰/۱۰ رئیس جمهور وقت ایالات متحده که ایران را در منطقه بی ثبات خاورمیانه جزیره ثبات و آرامش خوانده بود ولی” فقط بفاصله ۷ روز ” انقلاب اسلامی در این به اصطلاح “جزیره ثبات و آرامش” کلید خورد محتمل تر به نظر میرسد. ۱۰ – اگر این ارزیابی صحیح باشد باید از تجربه شکست قیام های ربع قرن اخیر عبرت گرفت و علت شکستها را که عمدتا مربوط به فقدان رهبری بوده با شناسایی چهره های توانمند و ملی که ترکیبی از مهارتهای جنگی و تهور نادر شاه و مهارتهای سیاسی و حقوقی و دیپلماتیک دکتر مصدق را داشته باشند رفع نماییم در غیر اینصورت به سرنوشت قیامهای شکست خورده دچار خواهد شد. ۱۱ – اینک که از یکسو استاد دانشگاه تهران در سیمای میلی “نسل فعلی “را مستقیما به “حماقت ” و “بی عملی” و “نادانی” و غیر مستقیم به “بی عرضگی” متهم نموده و از سوی دیگر در آستانه ۱۶ آذر روز دانشجو و نیز بدنبال فاجعه خودسوزی احمد بالدی که مانند محمد بوعزیزی که تحقیر توسط ماموران شهرداری در تونس را تحمل نکرد و با خودسوزی به زندگی خود پایان داد و با آغاز بهار عرب حکومتهای متعددی را سرنگون کرد به بوعزیزی اقتدا نمود و در اهواز به زندگی خود پایان داد تا شاید بهار ایران آغاز شود انتظار میرود نه تنها دانشجویان بلکه دانش آموزان و معلمان و هنرمندان و ورزشکاران و کارگران و بانوان و وکلای دادگستری و بازاریان و همه ملت ایران نسبت به این ستم ها و نامردمی ها واکنش نشان دهند و کشور را از غارتگران و سرکوبگران و آتش به اختیاران ضد ملی بازپس گیرند. وضعیت “انقلابی-جنگی”امروز ایران به “رهبران ملی” از جنس “نادر شاه و دکتر مصدق”نیاز دارد که با “حمایت مردم ” کشور را از این “پیچ سخت تاریخی” بسلامت عبور دهد.
سرافراز ملت ایران پاینده ایران
از سوی شورای انقلاب ملی ایران قاسم شعله سعدی
۱۴۰۴/۹/۸