پیام شماره ۲۸ شاما
ملت بزرگ ایران
اکنون که انحطاط و فقر و فساد و فقدان یک حکومت مشروع و کارآمد که زمینه دخالت بیگانگان در ایران را بیش از هر زمان دیگر آماده نموده بگونه ای که یادآور واپسین ایام قاجاریه میباشد و پاره ای از فرط استیصال دل به دخالت بیگانگان بسته اند و قبح خیانت چنان ریخته که بخشی از این به اصطلاح اپوزیسیون بی شرمانه از “تهاجم نظامی” به کشور حمایت کرده و نظریه “خائنانه ای ” که لشکر کشی بیگانگان را تنها جنگ جمهوری اسلامی با آنان میداند که هیچ ارتباطی با کشور و ملت ایران ندارد!!!! را تبلیغ میکنند نکاتی را به استحضار میرسانیم:
۱ – اگر فقر و انحطاط و ورشکستگی کشور را با تک تک سلولهای خود تجربه نکرده اید کافی است که به اظهارات رئیس دولت و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام توجه کنید که ورشکستگی کشور و بانک ها را به شفافترین وجه بیان کردند.
۲ – بطلان ولایت و انعزال علی خامنه ای در اقرار صریح مقرون به صحت وی و تسری این بطلان و انعزال به همه ارگانهای منبعث از او اظهر من الشمس میباشد .
۳ – آیا ناکارآمدی حکومتی که صاحبان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان را به فقر فراگیر مبتلا نموده و ارزش پول ملی اش به بیش از یک هفده هزارم سقوط کرده وعالیترین فرماندهان نظامیش در اولین ساعات تجاوز اسراییل حذف و سرمایه گذاریهای چهل ساله اش در حوزه بازدارندگی به سرعت برق دود شد و به هوا رفت نیاز به اقامه دلیل دارد ؟
۴ – آیا رضاخان با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ با قشون قزاق روس و مدیریت انگلستان قدرت را قبضه نکرد ؟و آیا بدستور همان بیگانگان در شهریور ۱۳۲۰ توسط یک گروهان سرباز هندی بدون حتی شلیک یک تیر عزل و به جزیره موریس تبعید نشد ؟و پسرش را همان بیگانگان جانشین وی نکردند ؟و آیا سران متفقین در ۱۳۲۲ بدون اجاز و حتی اطلاع شاه وارد کشور نشدند ؟و کنفرانس تهران را در ایران “اشغال شده” بدون حتی حضور شاه برگذار نکردند؟ و آیا در ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ با کودتای انگلیسی-آمریکایی دولت “ملی “ما به رهبری دکتر مصدق را ساقط نکردند ؟ و ربع قرن استبداد مجدد را بر ملت ما تحمیل ننمودند؟ و آیا در “کنفرانس گوادلوپ “با اعلان عدم حمایت از شاه زمینه ” بی طرفی ارتش ” و در نتیجه “بقدرت رسیدن خمینی ” را تسریع و تسهیل نکردند؟!
در یک کلمه آیا در “یک قرن اخیر ” بیگانگان رهبران مورد نظر خود را به ملت بزرگ ما تحمیل نکردند که یا از طریق “سرسپردگی ” یا از طریق “نابخردی ” آنان بر سرنوشت ما مسلط شوند؟!
۵ – اکنون که ترامپ صراحتا میگوید تعیین تکلیف حکومت ایران بعهده اسراییل است که قدرت “هژمون ” منطقه میباشد و صدر اعظم آلمان اظهار میدارد :کار “کثیفی” که بر عهده ما بود را نتانیاهو انجام داد آیا نقش “کثیف و هژمونیک ” اسراییل بعنوان “ژاندارم” ایالات متحده در منطقه مستلزم “تجزیه ایران” نیست؟!
آیا حجت بر ملت بزرگ ایران تمام نشده که بداند بیگانگان میخواهند به سبک و سیاق گذشته “دست نشاندگان” خود را بعنوان “رهبران آینده ایران” به ما تحمیل کنند؟
و آیا تحرکات در پارلمان اروپا و تل آویو و واشنگتن و لندن که بخصوص پس از بقدرت رساندن نسبتا موفق طالبان در افغانستان و داعش در سوریه بارقه امید در دل آنها نشاند موجب وسوسه بیگانگان برای به “قهقرا” بردن قیام ملت ما نمیباشد؟!
و آیا ملت ما به بلوغی نرسیده که با تشخیص شرایط “فوق خطرناک ” کنونی و ایفای “بهنگام” مسئولیت ملی ،اخلاقی و انسانی خود به مبارزات پراکنده و منقطع و مدیریت نشده بی نتیجه خویش پایان دهد و با شناسایی رهبرانی ملی و توانمند و صادق و طرد خائنین به “دور و تسلسل” طولانی مدت “باطل” خاتمه دهد ؟!
۶ – وقتی که روزانه ده ها قتل فجیع رخ میدهد و اعدام بیگناهان روند صعودی میگیرد و در برابر انحطاط کشور و فقر ملت و غارتگری مقامات و عدم مشروعیت و ناکارآمدی حکومت سکوت میکنیم و خود سوزی احمد بالدی ها که شجاعانه تر از محمد بوعزیزی تونسی که “بهار عرب “را به همت وکیل شجاع خانم لیلی بن دبه رقم زد بی تفاوت میمانیم آیا نوبت به قتل خود وکلا نمیرسد و قتل خسرو علیکردی دور از ذهن خواهد بود؟!
«امشب مرا و فردا نوبت رسد شما را»
۷ – ما که میخواهیم اظهارات استاد محترم دانشگاه تهران که در برنامه زنده سیمای جمهوری اسلامی نسل فعلی را “احمق ترین” نسل تاریخ خواند و با اذعان به اینکه علیرغم مخالفتشان با رژیم، قدرت براندازی آن را ندارند ،آنها را به بی هدفی و تلویحا به “بی غیرتی ” و “بی عرضگی ” متهم کرد تخطئه نمائیم در برابر بی عملی این نسل چه کنیم؟ و چگونه میتوانیم از این نسل گرانقدر رفع اتهام نماییم؟
۸ – ما که کشور را در وضعیت “انقلابی-جنگی” میدانیم و تحرکات خائنین و بیگانگان را رصد مینماییم و تعهد به “تمامیت ارضی و استقلال ایران” را از “مصدق بزرگ “آموخته ایم و از یکسو به ضرورت استحکام ساختار “دفاعی” کشور و از سوی دیگر به عدم مشروعیت نظام و فرمانده کل قوا آگاهیم بنابراین کلیه فرماندهان نیروهای مسلح را در سمت فرماندهی خود ابقا نموده ایم تا با اغتنام از “مشروعیت مردمی” از تمامیت ارضی و استقلال کشور در مقابل هر “تجاوز خارجی یا توطئه داخلی” مقتدرانه دفاع نمایند اعلام میکنیم ادامه وضعیت “نه صلح نه جنگ “یعنی “تعلیق ” امور کشور موجب “انحطاط “بیشتر خواهد بود و اگر این نسل گرانقدر عزم آن دارد که هوشیاری ،غیرتمداری، عرضه و هدفمندی خود را اثبات کند “نقشه راهی” تحت عنوان “راه سوم-راه نجات ایران ” که مورد تایید شورای انقلاب ملی ایران میباشد در دسترس آنان قرار دارد. تا ضمن مبارزه مدیریت شده و یکپارچه و مستمر از اقدامات بی برنامه و پراکنده و منقطع پرهیز نماید.
از هر کرانه تیر غزا کرده ام رها
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
سرافراز ملت ایران
پاینده ایران
از سوی شورای انقلاب ملی ایران
قاسم شعله سعدی
۱۴۰۴/۹/۲۱