ملت ایران چرا بنشسته اید؟!!!!
در تاریخ قدیم شما ملتی بزرگ بودید و عزتی سترگ داشتید و نه تنها تمدن و فرهنگتان که “غیرت و شجاعتتان” سرآمد جهان بود و در تاریخ معاصر پیشتاز تحولات منطقه با سه “انقلاب مصادره” شده بودید که اولی به هدر رفت و دومی دستاوردی جز فقر و فساد و تباهی نداشت و سومی با نام زن ،زندگی ،آزادی توسط هیئت ۸ نفره جرج تاون در نیمه راه “ملاخور “شد و مصلحان بزرگتان که هرگز از نفر دوم کشور فراتر نرفتند همچون “قائم مقام فراهانی” بدستور محمد شاه یا همچون “امیرکبیر ” بدستور ناصرالدین شاه بقتل رسیدند و یا همچون “دکتر مصدق “همراه با “دولت ملی “خود توسط کودتای انگلیسی- امریکایی با پادویی محمد رضا شاه سرنگون و با افراد ی نالایق مانند میرزا آقاسی یا حقه بازی چون میرزا آقا خان نوری یا بی مایه ای چون فضل الله زاهدی جایگزین گردیدند.
انقلاب اول سر از سیستم “تک حزبی رستاخیزی “و “عضویت در حزب یا اخراج ” از کشور ، و انقلاب دوم از “ولایت مطلقه فقیه” یعنی “صغارت مطلقه مردم ” سر در آورد و سومی در حین تولد توسط قابله های بی لیاقت “سر زا “رفت.
در دهه اول انقلاب ۵۷ علاوه بر ” قتل عام” هزاران ایرانی با “فتوای “خمینی اتخاذ مواضعی ناشی از “جهل” او نسبت به مناسبات بین المللی دوران جنگ سرد، جنگی ۸ ساله را بیار آورد که تلفات میلیونی و تخریب زیرساخت های کشور را به دنبال داشت و “دشمنی با جهان آزاد” را که او پایه گذاری کرد توسط جانشین غیرقانونی ، نامشروع و “منعزل “وی ادامه یافت و “فقر فراگیر” مردم را پدید آورد بگونه ای که اکنون در چهل و هفتمین سالگرد انقلاب ارزش پول ملی به “بیش از یک سیزده هزارم “سقوط کرده است که علت اصلی بسیاری از “خودکشیها و قتل ها و فسادهای “دیگر و در یک کلمه “انحطاط” کشور میباشد.
در این میان قبله گاه بخشی از مبارزان ما مسکو بود آنهم زمانیکه اختناق بیداد میکرد و اردوگاه های کار اجباری در سیبری جان میلیونها انسان را میگرفت یا پکن بود که اختناقی بدتر از مسکو و فقری مزین به قحطی که جانهای بیشمار را میگرفت و حتی میلیاردها گنجشک بیچاره هم قربانی آن گردید و نیز انحطاط کشور نتیجه سیاست “خود کفایی “نابخردانه و لجبازانه مائو می شد و روشنفکران و شعرای محبوبی که “امید ” ما بودند و حماسه هایی مانند آوای سگها و گرگ ها را میسرودند ناگهان به “جاده خاکی” میزدند و نومید از یافتن “کاوه “ها بجای ساختن آنها می سرودند :
کاوه ای پیدا نخواهد شد امید
کاشکی اسکندر ی پیدا شود!!!
و هم اکنون مبارزانی در زندان علی خامنه ای اسیرند که بجای ساختن الترناتیو و جایگزین ، با اصرار بی ثمر بر اصلاحات ،میگفتند از جمهوری اسلامی عبور کرده اند اما چون الترناتیوی نیست با آن تعامل مینمایند ولی اراده ای برای ساختن الترناتیو و جایگزین از خود بروز ندادند!!!
اکنون که نه بخت آن داریم که با مرگ استالین رهبری مثل خرشچف بیاید تا با سیاست “همزیستی مسالمت آمیز” خود و با تدبیر جان .اف .کندی از جنگی بزرگ مانند آنچه در “بحران موشکی” کوبا جهان را تهدید میکرد جلوگیری نمودند ممانعت شود یا با مرگ مائو فرصت مغتنمی بدست مصلحی از نوع “دنگ شیائو پینگ” افتد و نه شانس آنکه یک “میرزا رضای کرمانی” پیدا شود تا ام الفساد را از سر راه بردارد.
چه باید کرد؟
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنی میکرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد
اکنون که رهبری مثل ترامپ جای جان .اف. کندی نشسته و رهبری چون پوتین جای خرشچف و از قضا دعوا بر سر “لحاف ملا” یعنی” ایران “میباشد و “خودشیفتگی و جهل” رهبر منعزل که به فقدان مهارت “دیپلماتیک “خود “مباهات “میکند و همزمان با حضور نتانیاهو در واشنگتن شعار احمقانه “مرگ بر آمریکا” سر میدهد و با شورای رهبری “حماس “دیدار میکند و مذاکره را “غیر عاقلانه” و “غیر هوشمندانه “و “غیر شرافتمندانه” میخواند و با اعلام “تهدید در برابر تهدید” و “اقدام نظامی ” در برابر “اقدام نظامی “احتمالا بدون برآورد “قدرت طرف “مقابل بهترین “بهانه “را به دولت اسراییل میدهد و نمیفهمد که “سرعت فزاینده سقوط ارزش پول ملی” که معلول “سیاستهای نابخردانه “اوست از تهاجم نظامی “ویرانگر تر ” میباشد . آری ساده لوحی او تداعی کننده “ساده لوحی” خمینی استکه تهاجم ارتش بعث عراق با ۱۲ لشکر را به مثابه “سنگی” که توسط “دزدی “پرتاب شده میدانست و نمیفهمید که جنگی ویرانگر آغاز شده که “جنگ موازنه “نام دارد و هشت سال بطور میانجامد و سرانجام جام زهر را نه به او که به “ملت ایران “می نوشانند!!!
بجای نفی و انکار سرمایه های انسانی و مادی خود و تکرار عبارت نومید کننده : “رهبری نیست” و “مردم پای کاری” نیست “باور ” کنیم که هزاران “کاوه و بابک خرمدین و یعقوب لیث” وجود دارند و “مردمی سلحشور” برای “قیامی ” سترگ “لحظه شماری” میکنند و با توجه به “سرعت تحولات “، بجای انتظار بیهوده برای “اتحاد و ائتلاف ” اپوزیسیون همزمان با “مسابقه” رسانه های عریض و طویل اجنبی جهت “برکشیدن” چهره های “مزدور” بیگانه و “خائنین فاند بگیر ” و بجای انتظار آمدن اسکندر و نتانیاهو “یک جو اراده “را با “یک جو غیرت” و “ذره ای تدبیر ” درآمیزیم و با “عبرت “از ناکامی انقلابهای خود طرحی نو دراندازیم.
بدین لحاظ شما را به “قیامی ملی” با قید” ضرورت و فوریت “از طریق “اعتصابات عمومی “و “نافرمانی مدنی ” فرامیخوانم تا با “همبستگی ملی ” “موازنه قدرت” را بنفع شما ملت سلحشور در هم شکنیم و به” انحطاط ” کشور پایان دهیم و برای اولین بار بدون دخالت “بیگانگان ” سرنوشت خود را بدست گیریم.
سرافراز ملت ایران
پاینده ایران
قاسم شعله سعدی
۱۴۰۳/۱۱/۲۱