ملت ایران بپاخیز
اکنون که سیاستهای “نابخردانه” رهبر منعزل کشور را در لبه پرتگاه “تسلیم یا جنگ ” قرار داده و دونالد ترامپ او را به تحویل “کاغذی امضا شده” (سپید امضا) یا “جنگ “مخیر نموده که بمعنی “تسلیم محض “یا “جنگی ویرانگر” میباشد و “تبعیت مطلق “مسعود پزشکیان از او آخرین میخ را به تابوت خالی اصلاح طلبی استمرار طلبان زد و با سقوط ارزش پول ملی به بیش از یک سیزده هزارم و ناتوانی دولت در تامین گاز نیروگاه های برق در کشوری که دارای “دومین ذخائر گاز ” جهان میباشد موجب “قطعی فزاینده برق “شده و رسما و عملا کشور را در حال “تعلیق” و “تعطیل “قرار داده و وجود وضعیت (fail stat )یا “حکومت ورشکسته” را تصویر نموده و وضعیت بی شباهت به “بمب ساعتی” نمیباشد نکاتی را به استحضار میرسانم :
۱- تجربه نشان داده که تحولات در ایران “زمان ” نمیشناسد و هر لحظه کشور آبستن حوادث غیر قابل تصور میباشد برای نمونه فقط کافی ست که اظهارات جیمی کارتر در دهم دیماه ۱۳۵۶ در تهران که ایران را در منطقه بی ثبات خاورمیانه جزیره ثبات و آرامش خواند بیاد آوریم که تنها بفاصله یک هفته از بیان آن ، انقلاب ۵۷ کلید خورد و بدانیم اکنون صدها نشانه حکایت از وقوع “انقلابی قریب الوقوع “میکند .
۲- با توجه به تهدیدات برونمرزی و خوابهایی که بیگانگان علیه کشورمان دیده اند و مطالبات داخلی که ممکن است خشم مردم ناگهان چون “آتشفشانی ” فوران نماید لازم است تمهیدات ضروری برای تامین “امنیت “و “نظم” و نیز حفظ “استقلال “و “تمامیت ارضی “کشور بیاندیشیم.
۳-برنامه پیشنهادی ما در راستای استراتژی مبارزه” خشونت پرهیز” و تاکتیک “اعتصابات و نافرمانی مدنی “این بود که در پرتو آن “همبستگی ملی “حاصل گردد تا “موازنه قدرت” بنفع مردم تغییر کند و انتقال “مصالحه محور ” قدرت به مردم را امکانپذیر نماید اما بنظر میرسد سرعت تحولات جامعه را در آستانه “نقطه جوش یا اشباع انقلابی “قرار داده که “مدیریت اضطراری” وضعیت را ایجاب مینماید در این میان درگیری های معترضین با نیروهای سرکوبگر در “دهدشت “و نیز “بازداشت “جانباز و آزاده جنگ جناب رحیم قمیشی که به تجویز اصل ۲۷ قانون اساسی برای اعتراض به “حصر خانگی غیرقانونی ” آقای مهندس میر حسین موسوی و خانم دکتر زهرا رهنورد پیشنهاد تجمع در روز پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۲۵ را داده بود حائز اهمیت میباشند زیرا اگر حکومت در “بی تفاوتی “مردم نسبت به این دو موضوع موفق به “سرکوب “مردم دهدشت شود و “بازداشت “آقای رحیم قمیشی مانند بازداشت سایر معترضین مساله ای “عادی” تلقی گردد و تجمع معهود برگزار نشود چه بسا وضعیت “نقطه جوش یا اشباع انقلابی” در “نطفه خفه ” گردد و مانند قیام زن ،زندگی، آزادی ، برای “مدت نامعلومی “شرایط جامعه هم مثل وضعیت حکومت بصورت “عقیم و معلق “در آید و حکومت خود را “برنده “قضیه تصور کند و اگر از مردم بخواهیم بیدرنگ به نشانه “حمایت “از مردم دهدشت و اعتراض به بازداشت آقای رحیم قمیشی به خیابانها آیند شاید تحولات وفق برنامه پیشنهادی ما تحقق نیابد اما یکی از “ویژگیهای رهبری “در جریان انقلابات توانایی” مدیریت زمان” است بگونه ای که در “وضعیتهای اضطراری” قدرت اتخاذ تصمیمات “فوری و دقیق “داشته باشد و بتواند وضعیت را بنفع “قیام “مدیریت کند بنابراین “تصمیم دقیق” را در” فراخوان “ملت به حمایت از مردم معترض دهدشت و اعتراض به بازداشت آقای رحیم قمیشی میدانم و از ملت بزرگ و سلحشور ایران میخواهم در سراسر کشور به “خیابانها آمده “و “همبستگی ملی” خویش را در محکومیت سرکوبگری رژیم بنمایش گذارند.
۴- حضور مردم در خیابانها در راستای اصل۲۷ قانون اساسی از مصادیق “حقوق بنیادی و طبیعی و آزادیهای مشروع “میباشد و بر طبق اصل ۹ قانون اساسی حراست از این آزادی “حق و وظیفه” آحاد ملت میباشد.
۵- نیروهای مسلح نه تنها حق ندارند کوچکترین مزاحمتی برای مردم ایجاد نمایند بلکه باید با اغتنام از مناسبت بوجود آمده به ملت بپیوندند و ضمن ایفای مسئولیت ملی، اخلاقی ،انسانی ،دینی و قانونی خویش دین خود را به میهن ادا و تهدیدات بیگانگان را نقش بر آب کنند بدیهی استکه در صورت تخلف علاوه بر پیگرد قاطع قانونی ممکن است در راستای اعمال حق” دفاع مشروع “ملت بزرگ هدف “اقدام پیشدستانه “مردم نیز قرار گیرند.
۶- نظر به اینکه حضور مردم در خیابانها در چارچوب اصول ۹ و ۲۷ قانون اساسی از مصادیق اعمال “حقوق بنیادین و آزادیهای مشروع “میباشد هرگونه برخورد نیروهای امنیتی و مسلح با آنها مصداق “تجاوز و خطر ” فعلی یا قریب الوقوع موضوع مادتین ۱۵۶ و ۱۵۷ قانون مجازات تلقی میگردد و مردم “حق دفاع ” خود را که” ذاتا” اقدامی “پیشدستانه “میباشد اعمال خواهند کرد.
سرافراز ملت ایران
پاینده ایران
قاسم شعله سعدی
۱۴۰۳/۱۱/۲۴