بیانیه ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

به دانشجویان بپیوندیم تا قیام ملی پشت دیوارهای زندانی بنام دانشگاه محصور نماند

دانشجویان ما که در تیرماه هفتاد و هشت برای دفاع از آزادی بیان و قلم بصورت گازانبری گرفتار شده بودند به امید حمایت مردم و دولت اصلاح طلب استمداد میکردند که :
هل من ناصر ینصرنی؟ آیا کسی هست مرا یاری دهد؟

غافل از اینکه مردم در غیبت کبری بودند و وزرای اصلاح طلب کشور و آموزش عالی به قالیباف اجازه شلیک تیر داده بودند!

چنین بود که لباس شخصی های آتش به اختیار علی خامنه ای برای جلب رضایت وی آنها را شبانه از طبقات بالای کوی دانشگاه به پایین پرتاب کردند .
بدین ترتیب نهال جنبش دانشجویی که بفاصله ۱۱۰ روز از کودتای ننگین ۱۳۳۲/۵/۲۸ با خون سه دانشجویی که پیش پای ریچارد نیکسون قربانی شدند آبیاری و چنان بارور گشته بود که با جنبش دانشجویی فرانسه که با قیام ماه می ۱۹۶۸ موجبات کناره گیری ژنرال دوگل از قدرت را فراهم ساخت برابری میکرد و ربع قرن در قامت مهمترین مخالف استعمار و استبداد به کابوس سرنگونی محمد رضا شاه تبدیل شده بود ،قریب ربع قرن دیگر ” از مردم مانده و از اصلاح طلبان رانده “،سر در لاک غربت و تنهایی خود فرو کرده و در زندانی بنام دانشگاه ، شاهد سقوط همه ارزش‌ها گردید و اکنون دوباره در چنبره فشارهای امنیتی و قضایی و لباس شخصی ها و آتش به اختیار ها خود را نیازمند پشتیبانی مردم میبیند و در قالب استمداد از مردم آنها را به یاری می طلبد تا جامعه را برای “قیامی ملی “متحد سازد تا در پرتو “همبستگی ملی” ” موازنه قدرت” را بنفع مردم تغییر دهد .

اکنون که دانشجویان ما در شیپور آزادی دمیده اند و میتوانند نقش “موتور محرکه” و “پیاده نظام قیام ملی” را بعهده گیرند ،حکومت که از “شکنندگی ” خود و تزلزل پایه های نظام جور و جهل و فساد آگاه و با تاسی به خمینی که در ۱۳۵۹/۹/۲۷ “خطر دانشگاه” را از خطر “بمب خوشه ای ” یا بقول او (بام خوشه ای ) بیشتر میدانست و در این راستا به تقلید از “انقلاب فرهنگی “مائو دست به “تصفیه مرگبار “دانشگاه زد تصمیم گرفته بهر قیمت از گسترش قیام دانشجویان به “خارج از دانشگاه” جلوگیری نماید .

از طرف دیگر رئیس منعزل قوه قضاییه نیز به دادستان کل کشور و دادستان‌های مناطق و شهرها دستور داده که با همکاری عناصر امنیتی توبگو آتش به اختیاران و لباس شخصی ها و سرداران غارتگر اعتراضات مناطق مختلف را درهم شکنند .

بعبارت دیگر قوه قضاییه و قوه مجریه در تلاشی مشترک میخواهند اولا اعتراضات دانشجویی در “محوطه دانشگاه “محدود و “محصور” بماند و به بیرون دانشگاه گسترش نیابد و ثانیا اعتراضات فزاینده ای که از دهدشت قهرمان آغاز و به مناطق دیگر گسترش یافت ‌‌و ده ها شهر را در بر گرفته از جمله شیراز، کرمان ،لاهیجان ،خاش، اراک ،تهران ،مشهد ،مرودشت ،کازرون، یاسوج، سی سخت ،هرمزگان ،اهواز ،اندیمشک ،ایذه، سمنان ،کرج، اصفهان ‌،جونقان ،خرم آباد وغیره را سرکوب نمایند.

بنابراین با توجه به وضعیت اضطراری کشور نکاتی را به استحضار میرسانم:

۱ – همانطور که پیشتر گفته ام وضعیت کشور همچون “بمب ساعتی” میباشد و کشور در حال ” انفجار ” را دیگر نمی توان با” زهر چشم نشان دادن و تهدید” مردم را از قیام ملی مبارک خود منصرف نمود زیرا دانشجویان و مردم ما “چیزی برای از دست دادن” ندارند .

۲- گسترش اعتراضات که یک “ضرورت استراتژیک “میباشد نقشه حکومت را نقش برآب میکند و بعلت گستردگی قیام نیروهای سرکوبگری که هنوز از پیوستن به مردم امتناع میکنند را آشفته و خسته و “زمینگیر “خواهد نمود بنابراین علاوه بر برداشتن “دیوارهای جدایی” بین دانشجو و مردم گسترش جغرافیایی و مردمی قیام نیز یک ضرورت اجتناب ناپذیر میباشد.
۳ – نه تنها اتحاد دانش “جویان سراسر کشور »الزامی غیر قابل تردید بلکه اتحاد “مردم با دانشجویان “نیز در شرایط کنونی اجتناب ناپذیر میباشد .

۴ – پیوند میمون مردم و دانشجویان “همبستگی ملی” که پیش شرط پیروزی قیام ملی میباشد را تحکیم میبخشد و پیروزی را تضمین می کند و میتواند به سرعت “موازنه قدرت “بنفع مردم را تغییر و زمینه انتقال “مصالحه محور ” قدرت به ملت که نیاز استراتژیک امروز ایران و ترجیح ماست را فراهم سازد .

۵ -اعتراضات و اجتماعات حق مسلم و قانونی مردم است و هیچ مقامی حق ندارد از آن ممانعت کند و در هر حال در مقابل هر گونه “خطر یا تجاوز” حق” دفاع “مردم غیر قابل گفتگو میباشد بدیهی است که مردم در اعمال حق دفاع خود که ذاتا اقدام “پیشدستانه “میباشد تردید نخواهند کرد.

۶- اکنون که مردم در صحنه مبارزه حضور دارند بهترین فرصت برای پیوستن نیروهای مسلح به مردم فراهم گشته تا با این اقدام اخلاقی ،ملی، انسانی ضمن اعاده احترام و اعتبار ملی نیروهای مسلح “آینده شغلی “آنها نیز تضمین گردد بدیهی است که مقابله با مردم علاوه بر امکان هدف دفاع مشروع قرار گرفتن آنان پیگرد قاطع قانونی را بدنبال خواهد داشت.

۷ -دادستان ها و قضات خود میدانند که به تبع انعزال علی خامنه ای “منعزل” میباشند بنابراین چنانچه معترضین را تحت پیگرد قرار دهند یا مبادرت به انشای رای مبنی بر محکومیت آنان نمایند تحت محاکمه قرار خواهند گرفت.

پیش بسوی اتحاد مردم و دانشجو

سرافراز ملت ایران
پاینده ایران

قاسم شعله سعدی

۱۴۰۳/۱۱/۲۸

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *