تصمیم تاریخی در آستانه فروپاشی

ملت بزرگ ایران

بارها گفته ام :ایران در آستانه “فروپاشی” و شما ملت بزرگ در معرض اتخاذ “تصمیمی تاریخی” قرار گرفته اید.

اینک مخاطب واقعی نامه مورخ ۱۴۰۳/۱۲/۱۶ دونالد ترامپ نه علی خامنه ای بلکه شما هستید زیرا اولا در روابط بین الملل، دولت‌ها نماینده و وکیل ملتها تلقی میشوند یعنی “طریقیت “دارند نه “موضوعیت” . ثانیا ” تاوان “عملکرد حکومت ها عملا به ملتهایشان تحمیل میگردد همانگونه که  تاوان “هوسهای ایدئولوژیک” خمینی را شما در ۸ سال جنگ تحمل نمودید.

در نامه سرگشاده ۱۳۸۱/۹/۱۴ دلایل حقوقی و شرعی بطلان ولایت علی خامنه ای و در نتیجه انعزال وی از مقام رهبری را همراه با نقد همه سیاستهای داخلی و خارجی مملکت بر باد ده وی منتشر نمودم و زمانی که گفت: “دیپلمات نیست و انقلابی “میباشد به او نوشتم:

طبق قانون اساسی که مقرر میدارد رهبر باید مدیر ،مدبر، آگاه به زمان و دارای بینش صحیح سیاسی و اجتماعی …..باشد و طبق موازین شرعی که رهبران را سیاستمداران جامعه میداند (الائمه ساسه العباد) و نیز طبق فرهنگ و ادب ایران چنانکه حافظ بزرگ میگوید:

رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار؟

کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش.

باید “دیپلمات و سیاستمدار “باشد حتی نوشتم مغولهای وحشی صدارت خود را به خواجه نصیر و خواجه رشیدالدین فضل الله و نیز رضاشاه بیسواد صدارت خود را به فروغی ذکا الملک سپردند، تو چه بر سر این کشور آورده ای؟

وقتی خامنه ای جامعه را به گمراهی و تباهی می برد بیاد خداوند می افتادم که می گفت: فرعون قوم خود را گمراه کرد نه هدایت و بیاد ابلیس میافتادم  که وقتی قضیه به “نقطه بی بازگشت” می رسید به پیروانش می گفت: مرا سرزنش مکنید خود را ملامت نمایید زیرا چشم و گوش بسته از من تبعیت کردید. 

و اینک میبینم که وضعیت کشور در حال رسیدن به “نقطه بی بازگشت” است زیرا به علت توهمات علی خامنه ای و سیاستهای غلط او کشور به “بن بستی دوسره” رسیده که اگر “تسلیم” خواسته ترامپ شود آنچه تاکنون رشته، پنبه خواهد شد و اگر تسلیم نشود “جنگی ویرانگر” و اجتناب ناپذیر یعنی وضعیت “دوسر باخت” در پیش است.

اما من که این وضعیت را پیش بینی کرده بودم و طی پیامهای مکتوب متعدد و برنامه های مکرر تلویزیونی “راه سومی” را برای برون رفت از این “بن بست دوسره ” ارائه داده ام مجددا با تاکید بر آن موارد زیر را ابلاغ مینمایم:

۱ – “قیامی ملی و مدیریت ” شده به قید ” فوریت و ضرورت ” میتواند با سرنگونی نظام جور و جهل و فساد “ننگ تسلیم”  و  وقوع “جنگ ویرانگر” را منتفی نماید.

۲ – حتی بدون وضعیت بن بست دوسره کنونی سرنگونی جمهوری آخوندی نه یک “انتخاب “که یک “الزام ” می باشد زیرا فقدان مشروعیت نظام و ناکارآمدی آن و عدم امکان اصلاح و عدم امکان تحمل آن و انحطاط کشور این الزام را ایجاب نموده است.

۳ – با توجه به جایگاه ویژه ژئو پولیتیک و ژئو استراتژیک ایران قدرتهای خارجی نمی توانند نسبت به تحولات کشورمان بی تفاوت باشند بنابراین از هرگونه تلاش از جمله تبلیغ مزدوران خود بعنوان رهبران قیام و تحمیل آنان  خودداری نخواهند کرد و این در حالی است که “قیام ملی” نیاز به “رهبران توانمند ملی ” دارد و در چنین وضعی حساب کسانی که برای به قدرت رسیدن ، توسل به  بیگانگان میراث و سنت خانوادگی آنان است همچنین کسانی که بی لیاقتی خود را در قیامهای گذشته نشان داده اند که آخرین نمونه آن به حاشیه بردن قیام زن، زندگی، آزادی میباشد و به دلیل خشم و کینه ای که به خاطر انقلاب ۵۷ از ملت ما در دل دارند در کمین ضربه زدن به قیام مردمند و نیز آلودگان به جیره بیگانگان را باید از حساب “مبارزان ملی “توانمند جدا نمود.

۴ – اگر “فوریت یا ضرورت” قیام ملی را درک نکنیم به سرنوشت سوریه گرفتار خواهیم شد و بیگانگان مزدوران خود را می آورند و کشور را تکه پاره خواهند کرد همانطور که سوریه تجزیه و بین اسراییل و ترکیه و ایالات متحده تقسیم و به جنگ داخلی نیز گرفتار شده است که اعدام دستجمعی ۵۲ تن از شیعیان علوی که مرزهای  جنایات خمینی را جابجا نمود و درگیری‌های لاذقیه و طرطوس و غیره با ده ها کشته از نمونه های آن میباشد.

۵ – پوتین که در باتلاق جنگ اوکراین گرفتار شده و برای خروج آبرومندانه از آن ، در مرحله مقدماتی حاضر به قربانی کردن بشار اسد و سوریه شد  در مرحله بعدی میتواند ایران را هم قربانی کند.

۶ – وقتی که ایالات متحده حاضر است به اروپا یعنی متحدان سنتی و هم کیش و همفکر خود پشت نماید و آنها را تحقیر کند و با حمایت از تجاوز روسیه “موازنه قدرت ” در اروپا را بهم زند و “امنیت “آینده آن را بخطر اندازد به جز ملت ما چه کسی میتواند امنیت و تمامیت ارضی ایران را تضمین نماید؟

۷ – نظر به اینکه “ننگ تسلیم” اعتبار و حتی موجودیت نیروهای مسلح ما را بباد فنا میدهد و وقوع “جنگی ویرانگر “بیشترین قربانی را از آنها خواهد گرفت و نظر به بطلان ولایت و نیز انعزال علی خامنه ای از مقام رهبری و فرماندهی کل قوا و تسری این بطلان و انعزال به همه نهادهای حاکمیتی منبعث از وی لازم است نیروهای مسلح پیش از آنکه دیر شود ،همبستگی خود با مردم و پشتیبانی از قیام ملی را اعلان نمایند تا علاوه بر ایفای مسئولیت ملی ،اخلاقی ،انسانی ،شرعی و قانونی احترام مردمی و اعتبار ملی خود را اعاده و امنیت شغلی خویش در قالب ارتش ملی ایران که از ادغام سپاه پاسداران و ارتش تشکیل خواهد شد را تضمین نماید بدیهی استکه نیروی انتظامی ملی و اطلاعات ملی به همین منظور جایگزین نیروی انتظامی و اطلاعات کنونی خواهند شد.

۸ – به ایالات متحده امریکا و اسراییل و دولت های اروپا و دولتهای منطقه و همسایگان ایران اخطار مینمایم از هرگونه اقدام علیه ملت بزرگ و فرهنگ ساز و تمدن آفرین ایران که در آستانه قیامی رهایی بخش میباشد تا با استقرار نظامی لاییک و دموکراتیک و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و پیام صلح و دوستی به جهان و بازگشت به هویت ملی و جامعه جهانی طرحی نو دراندازد و با تروریسم و افراطی گری و نفرت پراکنی مبارزه و همانطور که در ترویج فرهنگ و تمدن تاریخ سهمی سترگ بعهده داشته میخواهد نقش خود را در نجات جامعه بشری از خشونت و بیعدالتی و فقر و بدبختی ایفا نماید پرهیز نمایند.

۹ – به ملت بزرگ ایران اطمینان میدهم تمهیدات لازم برای جلوگیری از خلا قدرت و ناامنی و هرج و مرج و انتقام گیری را اندیشیده ایم و دولت موقت زیر نظر شورای انقلاب ملی برای مدت یکسال علاوه بر اداره کشور همانند دولتی معمولی کارویژه های محوله را نیز انجام خواهد داد.

۱۰ –  پر واضح است که طبیعت قیام ها ایجاب میکند که ارتباط ارگانیک عوامل متشکله آنها با رسیدن به لحظه “اشباع انقلابی” یا ” نقطه جوش ” همچون “آتشفشان ” فوران نمایند و اقدامات “بخشنامه ای و دستوری ” فقط در مورد سازمانهای منظم چریکی و امثال آنها قابل تحقق میباشند نه انقلاب ها ، ولی نظر به “سرعت تحولات ایران ” و ” خط و نشانهایی “که بیگانگان در خصوص وضعیت دوگانه “تسلیم یا جنگ “کشیده اند و با توجه به  مشاهده نشانه های “آستانه اشباع انقلابی” یا نقطه جوش و ضرورت خنثی کردن “خطر جنگ و ننگ تسلیم”   ۲۹ اسفند سالروز قیام ملی و ملی کردن صنعت نفت به همت دکتر مصدق پیشوای نهضت ملی را بعنوان “همبستگی ملی ایرانیان ” که پیش نیاز “قیام ملی “میباشد را پیشنهاد مینمایم.

سرافراز ملت ایران

پاینده ایران 

از طرف شورای انقلاب ملی ایران

قاسم شعله سعدی

۱۴۰۳/۱۲/۱۸

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *