نامه جنابعالی خطاب به مشایخ و مراجع عظام که بقصد تحریک ایشان جهت گفتن کلمه ای حق در برابر سلطان جائر منتشرکردید مرا بیاد تقاضای بانوی محترمی انداخت که یکسال قبل از بنده خواست متنی موثر خطاب به آقای رضا پهلوی بنویسم و تحویل مشارالیها دهم تا آنرا به امضای تعداد زیادی از مردم برساند بلکه ایشان را تحریک کنند که پا به میدان مسئولیت رهبری قیام مردم بگذارد، به آن بانوی گرامی عرض کردم :این رهبران سیاسی هستند که باید مردم را به قیام تحریک کنند نه مردم آنها را .
البته بلافاصله متنی فاخر و موثر نوشتم و تحویل آن بانوی محترم دادم ولی تا کنون از تحریک ایشان خبری نشنیده ام.
جنابعالی هم می خواهید مشایخ و مراجع را تحریک کنید که بمردم بپیوندنددر حالیکه میدانید خامنه ای آنها را با پول یا با ترس یا مستند کردن آنچه بقول حافظ در خلوت میکنند که سهل است از انجام در منظر و مرآ هم شرم نمی نمایند و ابایی ندارند آنها چنان آلوده شده اند که رمق اقدام ندارند آنهم با چه نرخ پائینی خود را فروختند مثلا یکی از مراجع قدر قدرت را تحت عنوان هزینه ترجمه و نشر آثار، خامنه ای فقط با چهل میلیون تومان خرید و او نمک پرورده خامنه ای شد.
جناب سروش دیروز شما بانگ رسای مردم که گفتند :اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا
را نشنیدید و برای آقای همتی شعر تبلیغی سرودید و امروز فریاد معترضینی که میگویند:
توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه
را نمیشنوید در حالیکه بنده ۳۰ سال قبل یعنی زمانی که خمینی میگفت آخوند یعنی اسلام درمجلس فریاد برآوردم که :آخوندی که با پنج تومان منبر میرفت بنز پانزده میلیونی از کجا آورده؟ و همین یک کلمه حرف حق علیه این فرقه جائر چنان شوری در مردم ایجاد کرد که هرگاه در شیراز به دیدار مردم میرفتم جمعیت دو گروه می شدند گروهی شعار میداد: ضد آخوند کیه کیه ؟
گروه دیگر پاسخ میداد : قاسم شعله سعدیه
و حتی در بند ۳۵۰ سیاسی زندان اوین هنگام خاموشی آقای عبدالله مومنی شعارمیداد:
ضد آخوند کیه کیه ؟
پاسخ زندانیان که میگفتند :
قاسم شعله سعدیه
زندان را به لرزه در می آورد.
چقدر خوشحال کننده است که میبینم پس از ۳۰ سال که دوست ورزشکار گرامی حرف مرا تکرار کرد چه شوری ایجاد شد.
حالا شما میخواهید آبروی رفته مشایخ را برگردانید ؟ مراجعی که نه مردانگی دزموند توتو را دارند و نه درایت ژان پل دوم را !!؟ آیا اصلا مرجعیتی مانده ؟! وقتی حجه الاسلام علی خامنه ای بدون درس و مشق یک شبه شد آیت الله العظمی و مراجع سکوت کردند و من بیاد حافظ افتادم که فرمود :
نگارمن که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مساله آموز صد مدرس شد
یا
طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر کاین طفل یک شبه ره یکساله میرود
وقتی که مشایخ اینهمه جنایت را میبینند و میشنوند ولی با سکوت خود به آن رضایت میدهند آیا مصداق : لعن الله امته سمعت به ذالک و رضیت به نمیباشند؟ و شما میخواهید آنها را به قیام علیه سلطان جائر تحریک کنید؟ مراجعی که به سلطان شکر شهرت یافته یا معدن سنگ و از بیت المال ارتزاق میکند را میشود به راه راست هدایت کرد؟!
میدانید که محمد عبده تلاش میکرد تا از اثرگذاری بر مقامات مذهبی جامعه را متحول کند و سید جمال همین هدف را از طریق اثرگذاری بر مقامات سیاسی دنبال میکرد هیچکدام هم توفیقی نیافتند زیرا منفعت این مقامات در حفظ وضع موجود است شاید موضع شیخ المکارم شیرازی که مسئولین را به پیگرد معترضین فرا خواند سندی بر صحت این مدعا باشد حال شما میخواهید چه کسانی را به قیام یا حمایت از قیام مردم تحریک نمائید؟
جناب سروش در پایان نامه سرگشاده ای که ۲۰ سال پیش علیه علی خامنه ای منتشر کردم نوشتم: نتیجه قهری و منطقی چنین رفتار و چنان چهره خشنی از حکومت دینیو بالاخره نتیجه حتمی تجربه شکست خورده حکومت مذهبی شما پیدایش رنسانس و سقوط حکومت دینی و نهایتا استقرار نظامی لائیک و سکولار در قالب یک جمهوری تمام عیار خواهد بود.
جناب سروش گرامی امروز شما به عینه روند رنسانس را در جامعه میبینید و سرعت جامعه بسوی لائیسیته را رصد مینمائید آنوقت توقع دارید روحانیت اعتبار خود را احیا کند ؟ آیا همین مشایخ و مراجع اصل مشکل نیستند ؟
جناب سروش ملت ما دست به قیامی زده که طومار سلطه روحانیون را در هم خواهد پیچید و این سرباز کوچک ملت بزرگ هم مردم را رها نخواهد کرد.
ارادتمند
قاسم شعله سعدی
۱۴۰۱/۷/۷